طاهاوباباو دایی تولد 26سالگی دایی جون
یه سبد گلهای یاس و میخک اومده بگه خان دایی جون تولدت مبارک ...
نویسنده :
مامانـ ـی و بابایـ ـی
15:21
طاها و باباش تولد اقاجون علی 55سالگی
اقاجون ایشالله تولد 120 سالگیت باشه همه دورهم جمع بشیم و جشن بگیریم تولدت مبارک گل پونه پره رو دامنت گلهای پونه ...
نویسنده :
مامانـ ـی و بابایـ ـی
15:20
تولد وبلاگ پسرم
سلام پسر نازم امروز تصمیم گرفتم واسه تو بنویسم تا وقتی بزرگ شدی بخونی از اینجا لذت ببری و این وبلاگ و خودت ادامه بدی. طاهایه ناز من تو بهترین هدیه خدا هستی که مثله یه گوله برفی سفید شب یلدا به این دنیا اومدی همیشه دوست داشتم یعنی هنوز هم دوست دارم که اسمه تو صدا کنم روهام ولی خوب ... خوابی که دیدم والبته بابات که یکمی خرافه پرسته نزاشت اخه اون فقط یه خواب بود... اونم گفت اگه اسمش و نزاریم طاها برمیگرده اون دنیا مریض میشه خب منم یکم ترسیدم خلاصه اینجوری شدی محمدطاها رجبلی پسر نازم من خیلی دوست دارم و عاشقتم تورو با هیچ چیز و هیچکسی عوض نمیکنم با اینکه خیلی شروشیطونی جیگر طلایه من ...
نویسنده :
مامانـ ـی و بابایـ ـی
15:17
عروسی
اینجا رفته بودیم عروسی پسرخاله بابا، جواد عزیزجون داره بهت شام میده خیلی گریه کردی اخه حوصله ات سررفته بود اونجاهم خیلی شلوغ بود ولی خوب عزیزجون با اون تجربه های مادرانه اش آرومت کرد خلاصه بعدش دیگه خیلی خیلی خوش گدشت کلی دست زدی و رقصیدی و خودت و تکون دادی ذوق کردی الهی که من قربونت برم جیگر عسلی من که امروز 11 ماهه شده 10 ماه تمام ششمین دندونتم امروز جوونه زد... در اخر هم با ارزوی خوشبختی برای عروس و دوماد ...
نویسنده :
مامانـ ـی و بابایـ ـی
14:14
اولین سلمونی طاها وقتی 11 ماهه بود 7.8.91
عزیزدلم و بردیم ارایشگاه فیتیله ها تا مو هاشو کوتاه کنیم چقدم پسرم اروم بود و اصلا ادیتمون نکرد نینی ملوسم اقای ارایشگر خیلی راحت موهات و کوتاه کرد. تو هم که عاشق فرمون و ماشین و رانندگی حسابی کیف کردی خوشگل پسر طلا ملایی من ...
نویسنده :
مامانـ ـی و بابایـ ـی
12:14
اولین عید قربان طاها
امسال اولین عید قربان طاها روتو رامیان خونه مادرجونش جشن گرفتیم و بعبعی کشتیم و منتها وقتی بعبعی رو کشتن ما خواب بودیم ولی خیلی خوشمزه شده بود طاها با بابایی و عمو محمد و عمو مصطفی طاها با عمو محمد اینجا هم عمو مصطفی داره بهت جیگر میده ...
نویسنده :
مامانـ ـی و بابایـ ـی
20:00