اندراحوالات حموم رفتن اقا به روایت تصویر
فندق مامانی رو بردیم حموم اخه عاشق حموم کردن تا میبینه در حموم بازه میره زیر شیر اب میشینه بیرونم نمیاد الهی که من قربون پسمله تمیزم برم .تو حموم اصلا اذیت نمیکنه همش دودستی میزنه رو اب و از خودش صدا در میاره بابا هم حسابی داره میشورتش . قدمهای کوچولوتم از دوتا به چهارتا افزایش یافت.تو هنوز که هنوزه داری دنیای اطرافت و کشف میکنی انگشتت تو میکنی تو چشم مامان و دهن بابا از گازات بگم که کبود میکنه در حد تیم ملی انگشتت تو چشم خودت میکنی و یهو میپری از سرو کول ادم هم که بالا میری.
دایره المعارف طاهایی
مامان : م م ما ما ن
عزیزجون: ادید دون
جیز: جیس
هیس: س
بیرون رفتن: دد
اب: اب
بابا: ب ب با با
عمه: عم
بیشتر از خودت اصوات تولید میکنی مثله ااااااااااا اووووووووو اییییییییی
یادمه یه بار بیرون رفتیم هوا بارونی بود دستت و باز کردی بالا گرفتی بعد یه قطره بارون افتاد رو دستت گفتی اب اب اب
اینجا هم از حموم اومدیم بیرون و تو مثله همیشه ناراحتی که چرا اب بازی تموم شد...
خب دیگه تموم شد.اینم اقا طاها حاضر و اماده و تمیز شیرش و بخوره و لالا